دیپلمات فردا

دانشجویان دانشکده علوم سیاسی تهران مرکز

دیپلمات فردا

دانشجویان دانشکده علوم سیاسی تهران مرکز

و شاید روزی شهر من

هم وطنانمان را دریابیم







شاید مادر و پسری هستید، شاید نو عروس و دامادی... شاید خواهر برادری که مرهم درد هم بودید. نمی دانم...

 همدیگر را سخت در آغوش کشیده اید، چنانکه دو مرد نمی تواند شما را از هم برهانند، حتی پس از مرگی سرد...

 شما چنان هم آغوش شده اید که با مرگتان برای ما بفهمانید که پناهی جز آغوش هم نداریم، کسی جز هم نداریم...


به نام حضرت محبوب

صدای پای رمضان است که پشت درب خانه تان بر کوبه می کوبد
و ندای فرستاده رحمت را باز می گوید که:
دُعیتُم إِلی ضِیافَتِ الله... از سوی خداوندگار هستی، همه تان به میهمانی مُنعِم بزرگ دعوت شده اید.
آنانکه به شوق دریافت چنین دعوتنامه ای، زودتر روند تا بلکه فرصت خلوتی با صاحبخانه بیابند،
درب را گشوده بینند و سفره ها را گسترده، و مُنعِم بزرگ را پذیرا و شائق تر از خودشان.


روزه یکسو شد و عید آمد و دلها برخواست 


می به میخانه بجوش آمد و می باید خواست


نوبت زهد فروشان گران جان بگذشت 


وقت شادیّ و طرب کردن رندان برخواست

 

چه ملامت بود آن را که چو ما باده خورد 


این نه عیب است بر عاشق و رند و نه خطاست! 


باده نوشی که در او هیچ ریایی نبود 


بهتر از زهد فروشی که در او رو و ریاست


ما نه مردان ریاییم و حریفان نفاق


آنکه او عالم سرّ است بدین حال گواست 


فرض ایزد بگذاریم و به کس بد نکنیم 


وانچه گویند ره اینست بگوییم رواست 


چه بود گر من و تو چند قدح باده خوریم

 

باده از خون رزانست نه از خون شماست


این نه عیب است کزین عیب خلل خواهد بود 


ور بود عیب چه شد  مردم بی عیب کجاست؟

 

حافظ از عشق خط و خال تو سرگردانست 


همچو پرگار ولی نقطه ی دل پابرجاست...



یک عاشقانه آرام


قسمتی از دیالوگ ماندگار پرویز پرستویی در فیلم مارمولک :

 

شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد
اما درهای رحمت خداوند همیشه به روی شما باز است ... و این قدر به فکر راه های دررو نباشید ... !! خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست
خدا، خدای آدم های خلافکار هم هست
فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمیگذارد
او: اند ِ لطافت
اند ِ‌ بخشش
اند ِ بیخیال شدن
اند ِ چشم پوشی و رفاقت است ...

 

مبارک شمائید ...

حسین (ع) ابزار و واسطه ی رسیدن ما به دعا هایمان توسط حق تعالی نیست
 
حسین (ع) الگوی رسیدن ما به پروردگار و عالم الوهیت است

میلادت مبارک آقای من

با عرض تبریک این ایام خدمت دوستان همراه،به اطلاع بزرگواران میرسانم که به دلیل پیچیدگی مطالب درس اندیشه های سیاسی غرب الف دکتر پاک نیا از ارائه جزوه برای این درس معذورم.با توجه به نوع سوال های استاد احتمال ناکارآمدی جزوه میصور می باشد.

اطلاعیه شماره 6

با عرض ارادت فراوان خدمت دوستان

به اطلاع عزیزان جان میرسونم که از کتاب حقوق اساسی مربوط به درس دکتر نیری جزوه ای در حال آماده شدنه که تا آخر هفته لینکش برای دانلود در این وبلاگ قرار داده میشه و با استفاده از این جزوه دیگه خرید کتاب لازم نیست.

همچنین در مورد حذف لینک فن دیپلماسی و آداب کنسولی باید خدمت دوستان عرض کنم،استاد نظرشون این بود که دوستان از کتاب، خودشان سوال ها رو جواب بدن . به همین دلیل لینک رو حذف کردم،بعد از امتحان دوباره لینکش برای دانلود میزارم.اگر کسی مایل به استفاده از اون جزوه است از سایر دوستان که دانلود کردند بگیرند.

در مورد دوستانی که درس تاریخ تحولات دکتر نادرپور دارند بهشون توصیه می کنم به این قسمت ها در جزوه بیشتر توجه کنند

1- علل سرنگون نشدن قاجار با وجود ضعف ها و ناتوانائی ها در امور حکومت

2- دوره اصلاحات در قاجار (اصلاحات از درون و برون)

3- علل اجتماعی بوجود امدن جنبش مشروطه

4- علل شکست مشروطه

5- دوران رضا شاه

سر بلند هستید

مفید و خواندنی

با خیلی از دانشجو ها هر ترم صحبت می کنم می گویند این ترم قصد دارم معدلم زیر ۱۸ نشه . انصافا خیلی هم چند جلسه اول خوب جلو می روند ولی پایان ترم با معدل ۱۴ قبول می شوند . توی این مطلب قصد دارم روش صحیح مطالعه را برای شما توضیح دهم تا شما نیز با معدل ۱۸ به بالا دروس را پاس کنید . حالا هم که داریم به امتحانات نزدیک میشیم بهترین زمان است . بارها شنیده ایم که دانش آموز یا دانشجویی می گوید : …

(( دیگرحال و حوصله خواندن این کتاب را ندارم ))یا ((آنقدر از این کتاب خسته شده ام که قابل گفتن نیست )) ویا (( هر چقدر میخوانم مثل اینکه کمتر یاد می گیریم )) و یا ((ده بار خواندم و تکرار کردم ولی بازهم یاد نگرفتم ))به راستی مشکل چیست ؟ آیا برای یادگیری درس واقعا” باید ۱۰ بار کتاب را خواند ؟ آیا باید دروس خود را پشت سرهم مرور کرد؟ و آیا بایددهها بار درس راتکرارکردتا یادگرفت ؟ مطمئنا” اگر چنین باشد ، مطالعه کاری سخت و طاقت فرسا است . اما واقعیت چیزی دیگر است . واقعیت آن است که این گروه از فراگیران ، روش صحیح مطالعه را نمی دانند و متاسفانه در مدرسه و دانشگاه هم چیزی راجع به چگونه درس خواندن نمی آموزند . یادگیری و مطالعه ، رابطه ای تنگاتنگ و مستقیم با یکدیگر دارند، تا جایی که می توان این دو را لازم و ملزوم یکدیگر دانست. برای اینکه میزان یادگیری افزایش یابد باید قبل از هرچیز مطالعه ای فعال و پویا داشت .


ادامه این مطلب را از دست ندید


ادامه مطلب ...

خیلی دلم گرفته!

امروز صبح که از خواب بیدار شدی، نگاهت می کردم؛ و امیدوار بودم که با من حرف بزنی، حتی برای چند کلمه، نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد، از من تشکر کنی.
اما متوجه شدم که خیلی مشغولی، مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی.

وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضر شوی فکر می کردم چند دقیقه ای وقت داری که بایستی و به من بگویی: سلام؛ اما تو خیلی مشغول بودی ....

یک بار مجبور شدی منتظر بشوی و برای مدت یک ربع کاری نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی.
بعد دیدمت که از جا پریدی. خیال کردم می خواهی با من صحبت کنی؛ اما به طرف تلفن دویدی و در عوض به دوستت تلفن کردی تا از آخرین شایعات باخبر شوی.

تمام روز با صبوری منتظر بودم. با آنهمه کارهای مختلف گمان می کنم که اصلا وقت نداشتی با من حرف بزنی. 

متوجه شدم قبل از نهار هی دور و برت را نگاه می کنی، شاید چون خجالت می کشیدی که با من حرف بزنی، سرت را به سوی من خم نکردی.

تو به خانه رفتی و به نظر می رسید که هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری.
بعد از انجام دادن چند کار، تلویزیون را روشن کردی. نمی دانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟
در آن چیزهای زیادی نشان می دهند و تو هر روز مدت زیادی از روزت را جلوی آن می گذرانی؛ در حالی که درباره هیچ چیز فکر نمی کنی و فقط از برنامه هایش لذت می بری...

باز هم صبورانه انتظارت را کشیدم و تو در حالی که تلویزیون را نگاه می کردی، شام خوردی؛ و باز هم با من صحبت نکردی.

موقع خواب ...، فکر می کنم خیلی خسته بودی. بعد از آنکه به اعضای خانواده ات شب به خیر گفتی،به رختخواب رفتی و فورا به خواب رفتی. اشکالی ندارد. احتمالا متوجه نشدی که من همیشه در کنارت و برای کمک به تو آماده ام.


من صبورم، بیش از آنچه تو فکرش را می کنی. حتی دلم می خواهد یادت بدهم که تو چطور با دیگران صبور باشی. من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستممنتظر یک سر تکان دادن، دعا، فکر، یا گوشه ای از قلبت که متشکر باشد.

خیلی سخت است که یک مکالمه یک طرفه داشته باشی. خوب، من باز هم منتظرت هستم؛
سراسر پر از عشق تو... به امید آنکه شاید امروز کمی هم به من وقت بدهی. آیا وقت داری که ... اگر نه، عیبی ندارد، می فهمم و هنوز هم دوستت دارم.
روز خوبی داشته باشی ...دوست و دوستدارت: خدا

من خدایی دارم، که در این نزدیکی است

نه در آن بالاها !

مهربان، خوب، قشنگ ...
چهره اش نورانیست

گاه گاهی سخنی می گوید،
با دل کوچک من،

ساده تر از سخن ساده من
او مرا می فهمد !

او مرا می خواند،
او مرا می خواهد،
او همه درد مرا می داند ...

یاد او ذکر من است، در غم و در شادی
چون به غم می نگرم،
آن زمان رقص کنان می خندم ...

که خدا یار من است،
که خدا در همه جا یاد من است

او خدایست که همواره مرا می خواهد

او مرا می خواند
او همه درد مرا می داند ...

خوشبختی کجاست!!؟

همه ما خودمان را چنین متقاعد می کنیم که زندگی بهتری خواهیم داشت اگر:
شغلمان را تغییر دهیم
مهاجرت کنیم
با افراد تازه ای آشنا شویم
ازدواج کنیم
فکر میکنیم،‌ زندگی بهتر خواهد شد اگر:
ترفیع بگیریم
اقامت بگیریم
با افراد بیشتری آشنا شویم
بچه دار شویم
و خسته می شویم وقتی:
می بینیم رییسمان نمی فهمد
زبان مشترک نداریم
همدیگر را نمی فهمیم
می‌بینیم کودکانمان به توجه مداوم نیازمندند
بهتر است صبر کنیم ...
با خود می گوییم زندگی وقتی بهتر خواهد شد که :
رییسمان تغییر کند، شغلمان را تغییر دهیم
به جای دیگری سفر کنیم
به دنبال دوستان تازه ای بگردیم
همسرمان رفتارش را عوض کند
یک ماشین شیک تر داشته باشیم
بچه هایمان ازدواج کنند
به مرخصی برویم
و در نهایت بازنشسته شویم....
حقیقت این است که برای خوشبختی، هیچ زمانی بهتر از همین الآن وجود ندارد.
اگر الآن نه، پس کی؟

زندگی همواره پر از چالش است.
 
بهتر این است که این واقعیت را بپذیریم و تصمیم بگیریم که با وجود همه این مسائل، شاد و خوشبخت زندگی کنیم.
 
به خیالمان می رسد که زندگی، همان زندگی دلخواه، موقعی شروع می شود که موانعی که سر راهمان هستند، کنار بروند:
مشکلی که هم اکنون با آن دست و پنجه نرم می کنیم
کاری که باید تمام کنیم
زمانی که باید برای کاری صرف کنیم
بدهی‌هایی که باید پرداخت کنیم
و ...
بعد از آن زندگی ما، زیبا و لذت بخش خواهد بود!
 
بعد از آن که همه ی این ها را تجربه کردیم، تازه می فهمیم که زندگی، همین چیزهایی است که ما آن ها را موانع می‌شناسیم
 
این بصیرت به ما یاری میدهد تا دریابیم که جاده‌ای بسوی خوشبختی وجود ندارد. خوشبختی، خود همین جاده است.. بیایید از هر لحظه لذت ببریم.
 
برای آغاز یک زندگی شاد و سعادتمند لازم نیست که در انتظار بنشینیم:
در انتظار فارغ التحصیلی
بازگشت به دانشگاه
کاهش وزن
افزایش وزن
شروع به کار
مهاجرت
دوستان تازه
ازدواج
شروع تعطیلات
صبح جمعه
در انتظار دریافت وام جدید
خرید یک ماشین نو
باز پرداخت قسط ها
بهار و تابستان و پاییز و زمستان
اول برج
پخش فیلم مورد نظرمان از تلویزیون
مردن
تولد مجدد
و...
 
خوشبختی یک سفر است، نه یک مقصد.
 
هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد.
 
زندگی کنید و از حال لذت ببرید.
 
اکنون فکر کنید و سعی کنید به سؤالات زیر پاسخ دهید:
1. پنج نفر از ثروتمندترین مردم جهان را نام ببرید..
2. برنده‌های پنج جام جهانی آخر را نام ببرید.
3. آخرین ده نفری که جایزه نوبل را بردند چه کسانی هستند؟
4. آخرین ده بازیگر برتر اسکار را نام ببرید.
 
نمیتوانید پاسخ دهید؟ نسبتاً مشکل است، اینطور نیست؟
نگران نباشید، هیچ کس این اسامی را به خاطر نمی آورد..
 
روزهای تشویق به پایان می رسد! نشان های افتخار خاک می گیرند! برندگان به زودی فراموش میشوند!
 
اکنون به این سؤالها پاسخ دهید:
1. نام سه معلم خود را که در تربیت شما مؤثر بوده‌اند ، بگویید.
2. سه نفر از دوستان خود را که در مواقع نیاز به شما کمک کردند، نام ببرید.
3. افرادی که با مهربانی هایشان احساس گرم زندگی را به شما بخشیده‌اند، به یاد بیاورید.
4. پنج نفر را که از هم صحبتی با آن ها لذت می برید، نام ببرید.
حالا ساده تر شد، اینطور نیست؟
 
افرادی که به زندگی شما معنی بخشیده‌اند، ارتباطی با "ترین‌ها" ندارند، ثروت بیشتری ندارند، بهترین جوایز را نبرده‌اند ....
 
آنها کسانی هستند که به فکر شما هستند، مراقب شما هستند، همان هایی که در همه ی شرایط، کنار شما می مانند ...
 
کمی بیاندیشید. زندگی خیلی کوتاه است.
 
شما در کدام لیست قرار دارید؟ نمی دانید؟
اجازه دهید کمکتان کنم.
شما در زمره ی مشهورترین نیستید...،

(نوشته شده در تاریخ 91/02/30 ساعت 16:30 سایت دانشکده در انتظار شروع کلاس تاریخ دکتر نادرپور)

من باور دارم به تو !!!

من باور دارم... 
که دعوا و جرّ و بحث دو نفر با هم به معنى این که آن‌ها همدیگر را دوست ندارند نیست. 
و دعوا نکردن دو نفر با هم نیز به معنى این که آن‌ها همدیگر را دوست دارند نمى‌باشد. 

من باور دارم ... 
که هر چقدر دوستمان خوب و صمیمى باشد هر از گاهى باعث ناراحتى ما خواهد شد و ما باید بدین خاطر او را ببخشیم. 

من باور دارم ... 
که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد حتى در دورترین فاصله‌ها. عشق واقعى نیز همین طور است. 

من باور دارم ... 
ما مى‌توانیم در یک لحظه کارى کنیم که براى تمام عمر قلب ما را به درد آورد. 

من باور دارم ... 
که زمان زیادى طول مى‌کشد تا من همان آدم بشوم که مى‌خواهم. 

من باور دارم ... 
که همیشه باید کسانى که صمیمانه دوستشان دارم را با کلمات و عبارات زیبا و دوستانه ترک گویم زیرا ممکن است آخرین بارى باشد که آن‌ها را مى‌بینم. 

من باور دارم ... 
که ما مسئول کارهایى هستیم که انجام مى‌دهیم، صرفنظر از این که چه احساسى داشته باشیم. 

من باور دارم ... 
که اگر من نگرش و طرز فکرم را کنترل نکنم،او مرا تحت کنترل خود درخواهد آورد. 

من باور دارم ... 
که قهرمان کسى است که کارى را که باید انجام گیرد در زمانى که باید انجام گیرد، انجام مى‌دهد، صرفنظر از پیامدهاى آن. 

من باور دارم ... 
که گاهى کسانى که انتظار داریم در مواقع پریشانى و درماندگى به ما ضربه بزنند، به کمک ما مى‌آیند و ما را نجات مى‌دهند. 

من باور دارم ... 
که گاهى هنگامى که عصبانى هستم حق دارم که عصبانى باشم امّا این به من این حق را نمى‌دهد که ظالم و بیرحم باشم. 

من باور دارم ... 
که بلوغ بیشتر به انواع تجربیاتى که داشته‌ایم و آنچه از آن‌ها آموخته‌ایم بستگى دارد تا به این که چند بار جشن تولد گرفته‌ایم. 

من باور دارم ...
که همیشه کافى نیست که توسط دیگران بخشیده شویم، گاهى باید یاد بگیریم که خودمان هم خودمان را ببخشیم. 

من باور دارم ... 
که صرفنظر از این که چقدر دلمان شکسته باشد دنیا به خاطر غم و غصه ما از حرکت باز نخواهد ایستاد. 

من باور دارم ...
که زمینه‌ها و شرایط خانوادگى و اجتماعى برآنچه که هستم تاثیرگذار بوده‌اند امّا من خودم مسئول آنچه که شده است هستم. 

من باور دارم ... 
که نباید خیلى براى کشف یک راز کند و کاو کنم، زیرا ممکن است براى همیشه زندگى مرا تغییر دهد. 

من باور دارم ... 
که دو نفر ممکن است دقیقاً به یک چیز نگاه کنند و دو چیز کاملاً متفاوت را ببینند.

من باور دارم ... 
که زندگى ما ممکن است ظرف تنها چند ساعت توسط کسانى که حتى آن‌ها را نمى‌شناسیم تغییر یابد. 

من باور دارم ... 
که گواهى‌نامه‌ها و تقدیرنامه‌هایى که بر روى دیوار نصب شده‌اند براى ما احترام و منزلت به ارمغان نخواهند آورد. 

من باور دارم ... 
که کسانى که بیشتر از همه دوستشان دارم خیلى زود از دستم گرفته خواهند شد. 

من باور دارم ... 

خانه دوست کجاست!!!

شنیده ای می گویند چنان می زنمت که یکی از من بخوری یکی از دیوار!؟

آری حتما شنیده ای،اما شنیدن کی بود مانند دیدن؟

شنیدن هر چقدر هم سخت باشد هیچگاه به طاقت فرسایی دیدن نخواهد بود.

آخر بابا شنید،حسین شنید،زینب شنید،ما هم شنیدیم اما تنها حسن دید.

تنها حسن دید و باز هرچه هم که دیدن سخت باشد مثل خوردن نیست

که حسن بگوید:مادر کجا می روی؟!

خانه از این طرف است ...

السلام علیک یا بنت رسول الله یا صدیقه الکبری (س)


مادر دو بخش است:

                           بخش اول (ما)

                           بخش دوم (در)

                                ما هرچه می کشیم از بخش دوم است!

                                 او هرچه می کشد از بخش اول است...


تقدیم به ساحت مقدس حضرت زهرا (س)

 

اطلاعیه شماره 5

با سلام و عرض روز بخیر خدمت همه دوستان عزیز و گرامی

مختصر فاصله ای که در بروز کردن وبلاگ بوجود اومد به دلیل ابری بودن حال و هوای حوصله بود که امیدوارم بر من ببخشید.

به اطلاع دوستان جان برسونم که دو موضوع جدید در وبلاگ به موضوعات قبل اضافه کردم با عناوین ماجراهای من و استادم و ماجراهای من و دانشگاه.که در این موضوعات شرح اتفاقات و حوادث دانشگاه و کلاس ها و .... را بازگو خواهم کرد.

در مورد جزوات هم در این هفته سعی بر بروز رسانیشان دارم و امیدوارم مورد استفاده دوستان غایب از کلاس ها قرار گیرد.

نوروز آمده است تا از شما مبارک شود،نوروز شمائید.



هر سال شروع قصه ایست.

قصه ات بی غصه باد!

اطلاعیه شماره ۴

با عرض سلام و روز بخیر خدمت همه دوستان و عزیزان.امیدوارم ترم گذشته رو با موفقیت سپری کرده باشید.در این نوبت می خواستم فعالیت های این وبلاگ رو در این ترم معرفی و چند پیشنهاد برای دوستان داشته باشم.

فعالیت های درسی وبلاگ

۱- حقوق اساسی کلیات ب                                     دکتر نیری

۲- تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران                         دکتر مایلی

۳- تاریخ روابط بین الملل از ۱۸۷۱ تا ۱۹۴۵                    دکتر سیف زاده

۴- فن دیپلماسی و آداب کنسولی                             دکتر حسین گلی

۵- مبانی اندیشه های سیاسی در اسلام                  دکتر اشرفی

۶- تحولات سیاسی اجتماعی ایران از ۱۲۲۸ تا ۱۳۲۰      دکتر نادرپور

۷- مسائل سیاسی و اقتصادی جهان سوم                  دکتر محبی نیا

۸- تاریخ اندیشه های سیاسی در غرب الف                 دکتر پاک نیا


پیشنهادات:

۱-با توجه به اینکه دوستان در انتخاب واحد  امکان برداشتن واحد های مختلفی داشتند احتماالا واحد های که بنده انتخاب کردم با شما عزیزان مشترک نباشه لذا از دوستانی که امکان فعالیت در فضای مجازی (اینترنت) را دارند و همچنین علاقه مند به فعالیت در این وبلاگ  هستند می توانند گزارش کلاس های خودشان رو که شامل جزوه کنفرانس و ... می باشد برای استفاده دیگران در اینجا به اشتراک بذارند.

۲- دوستانی که دست به قلم هستند و مطالبی رو درباره سیاست اجتماع و ... می نویسند می توانند اینجا به اسم خودشان برای استفاده دیگران به اشتراک بذارند.

۳- دوستانی که در زمینه فعالیت های خبری (خبرنگاری عکس های خبری و عکس های اجتماعی) فعالیت دارند می توانند در اینجا بخشی رو به همین اسم راه اندازی کنند.

در صورتی که مشارکت دوستان زیاد باشه برای هر یکی از دوستان فضائی مشخص میشه که با دسترسی که مخصوص خودش هست و با اسم خودش فعالیت هاش رو به ثبت برسونه و اگر با مدد و لطف الهی مشارکت دوستان بیشتر از توان این وبلاگ  و فضای اون بود به کمک شما عزیزان و همراهان اقدام به راه اندازی یک سایت می کنیم.

۴- دوستانی که آمادگی فعالیت در این زمینه ها رو دارند لطفا در بخش نظرات اعلام حضور کنند و زمینه فعالیتشون رو مشخص کنند و اگر بغیر از این زمینه ها در زمینه دیگری فعالیت دارند و میتونند کمک کنند اعلام بفرمایند.

حتما بر میگردد و به تو نگاه می کند ...

 

زنده بمون
شب ها زود بخواب. صبح ها زودتر بیدار شو. ..
نرمش کن. بدو. کم غذا بخور.
زیر بارون راه برو. گلوله برفی درست کن.
 
هر چند وقت یک بار نقاشی بکش.
در حمام آواز بخوان و کمی آب بازی کن.
سفید بپوش.
آب نبات چوبی لیس بزن.
بستنی قیفی بخور.
به کوچکتر ها سلام کن.
شعر بخون. نامه ی کوتاه بنویس.
زیر جمله های خوبی که تو کتاب ها هست خط بکش.
به دوست های قدیمیت تلفن بزن.
شنا کن.
هفت تا سنگ تو آب بنداز و هفت تا آرزو بکن.
خواب ببین.
چای بخور و برای دیگران چای دم کن.
جوراب های رنگی بپوش.
مادرت رو بغل کن. مادرت رو ببوس.
به پدرت احترام بذار و حرفاش رو گوش کن.
دنبال بازی کن. اگر نشد وسطی بازی کن.
به برگ درخت ها دقت کن. به بال پروانه ها دقت کن.
قاصدک ها رو بگیر و فوت کن. خواب ببین.
از خواب های بد بپر و آب بخور.
به باغ وحش برو. چرخ و فلک سوار شو. پشمک بخور.
کوه برو. هرجا خسته شدی یک کم دیگه هم ادامه بده.
خواب هات رو تعریف نکن. خواب هات رو بنویس
بخند. چشم هات رو روی هم بگذار.
شیرینی بخر.
با بچه ها توپ بازی کن.
برای خودت برنامه بریز.
قبل از خواب موهات رو شانه کن.
به سر خودت دستی بکش.
خودت رو دوست داشته باش. برای خودت دعا کن!
 
برای خودت دعا کن که آرام باشی.
وقتی توفان می آید، تو همچنان آرام باشی.
تا توفان از آرامش تو آرام بگیرد.
 
برای خودت دعا کن تا صبور باشی؛
آنقدر صبور باشی تا بالاخره ابرهای سیاه آسمون کنار بروند و خورشید دوباره بتابد.
برای خودت دعا کن تا خورشید را بهتر بشناسی. بتوانی هم صحبتش باشی و صبح ها برایش نان تازه بگیری.
برای خودت دعا کن که سر سفره ی خورشید بنشینی و چای آسمانی بنوشی.
برای خودت دعا کن تا همه ی شب هایت ماه داشته باشد؛
چون در تاریکی محض راه رفتن خیلی خطرناک است.
 
ماه چراغ کوچکی است که روشن شده تا جلوی پایت را ببینی.
برای خودت دعا کن تا همیشه جلوی پایت را ببینی؛ آخه راهی را که باید بروی خیلی طولانی است.
خیلی چاله چوله دارد؛ دام های زیادی در آن پهن شده است و باریکه های خطرناکی دارد؛
پر از گردنه های حیران و سنگلاخ های برف گیر است.
برای خودت دعا کن تا پاهایت خسته نشوند و بتوانی راه بیایی.
چون هر جای راه بایستی مرده ای و مرگی که شکل نفس نکشیدن به سراغ آدم بیاید، خیلی دردناک است.
هیچ وقت خودت را به مردن نزن!
 
برای خودت دعا کن که زنده بمانی. زنده ماندن چند راه حل ساده دارد!
برای اینکه زنده بمانی نباید بگذاری که هیچ وقت بیشتر از اندازه ای که نیاز داری بخوابی.
باید همیشه با خدا در تماس باشی تا به تو بیداری بدهد.
بیداری هایی آمیخته با روشنایی، صدا، نور، حرکت.
تو باید از خداوند شادمانی طلب کنی. همیشه سهمت را بخواه
و بیشتر از آن چه که به تو شادمانی ارزانی می شود در دنیا شادمانی بیافرین تا دیگران هم سهمشان را بگیرند.
برای اینکه زنده بمانی باید درست نفس بکشی و نگذاری هیچ چیز ی سینه ات را آلوده کند.
برای اینکه زنده بمانی باید حواست  به قلبت باشد.
هرچند وقت یکبار قلبت را به فرشته ها نشان بده و از آنها بخواه قلبت را معاینه کنند.
دریچه هایش را، ورودی ها و خروجی هایش را و ببینند به اندازه ی کافی ذخیره شادمانی در قلبت داری یا نه!!
اگر ذخیره ی شادمانی هایت دارد تمام می شود باید بروی پشت پنجره و به آسمان نگاه کنی. آنقدر منتظر بمان و به آسمان نگاه کن تا بالاخره خداوند از آنجا رد بشود؛
آن وقت صدایش کن؛
به نام صدایش کن؛
او حتماً برمی گردد و به تو نگاه می کند و از تو میپرسد که چه می خواهی؟؟!
تو صریح و ساده و رک بگو.
هر چیزی که می خواهی از خدا بخواه. خدا هیچ چیز  خوبی را از تو دریغ نمی کند.
شادمان باش. او به تو زندگی بخشیده است و کمکت می کند که زنده بمانی. از او کمک بگیر.
از او بخواه به تو نفس، پشمک، چرخ و فلک، قدم زدن، کوه، سنگ، دریا، شعر، درخت... تاب، بستنی، سجاده، اشک، حوض، شنا، راه، توپ، دوچرخه، دست، آلبالو، لبخند، دویدن و ... عشق... بدهد.
آن وقت قدر همه ی اینها را بدان و آن قدر زندگیت را ادامه بده که زندگی از این که تو زنده هستی به خودش ببالد!!
 
دوستانت را هر چند که تو را خیلی هم درک نکنند فراموش نکن چون آنها تورا از تنهایی و درد نجات خواهند داد...

لیست دروس رشته علوم سیاسی مقطع کارشناسی

با سلام و شب بخیر خدمت همه دانشجویان مقطع کارشناسی علوم سیاسی

امیدوارم حال و هوای حوصله ابری نباشه و در امتحانات این ترم نمرات خوبی گرفته باشین.

عارضم خدمت عزیزان که لینک لیست دروس اصلی (اجباری)،تخصصی (اختیاری )، عمومی و پیش نیاز در یک فایل اکسل 2007 آماده دانلود می باشد.امیدوارم این هدیه ناقابل در انتخاب واحد های ترم های آینده مورد استفاده شما عزیزان قرار بگیره.


http://s1.picofile.com/file/7277062147/context.xlsx.html